جدول جو
جدول جو

معنی نرگس مست - جستجوی لغت در جدول جو

نرگس مست
(نَ گِ سِ مَ)
کنایه از چشم معشوق. چشم خمارآلود:
ز رشک نرگس مستش خروشان
به بازار ارم ریحان فروشان.
نظامی.
گفتم ای جان شدم از نرگس مست تو خراب
گفت در شهر کسی نیست ز دستم هشیار.
عطار.
غلام نرگس مست تو تاجدارانند
خراب بادۀ لعل تو هوشیارانند.
حافظ
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ گِ)
دهی است از دهستان دایو در بخش مرکزی شهرستان آمل، در 15هزارگزی شمال شرقی آمل، در دشت معتدل هوائی واقع است و 200 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار و رود هراز، محصولش برنج، شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(گُ مَ)
کنایه از معشوق جفا و ستم کننده و آزار رساننده باشد. (برهان) (آنندراج). مست طافح:
یوسف روز جلوه کرد از دم گرگ و میکند
یوسف گرگ مست ما دعوی روزپیکری.
خاقانی (دیوان ص 326).
مؤلف آنندراج گوید: ’جناب خان آرزو میفرمایند معشوق را گرگ مست گفتن به این معنی و به این اسلوب بسیار نامناسب است. در این صورت لفظ شیرمست مناسب است’. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گُ گِ مَ)
گرگی که مست شده باشد. گرگ مست طافح:
آهوکا، سگ توام برجه و گرگ مست شو
خواب پلنگ نه ز سر گرچه پلنگ گوهری.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
معشوق ستمکار: یوسف روز جلوه کرد از دم گرگ و میکند یوسف گرگ مست ما دعوی روز پیکری. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
از توابع دهستان دابوی جنوبی بخش مرکزی آمل
فرهنگ گویش مازندرانی